گربه بده یا خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟
2 شب قبل که داشتم از مائده علوم سئوال میکردمارال رفت سر کمدم و جعبه آرایشم رو برداشت و یکدفعه چشمش به تیغ ابرو افتاد و اونو برداشت گفتم دست نزن خطرناکه بازش نکن که تا امدم بگیرم اونو بازکرد و دستش رو کشید روی اون و دستش برید و زد زیز گریه بعد از چند دقیقه که اروم شد خوابید روز بعد ( یعنی دیروز) و قتی میخواستم برم سرکار دیدم از تو حیاط صدای جیغ مارال بلند شد گفتم حتما زنبور اونو گزیده که اینجور جیغ میکشه دویدم تو حیاط دیدم دستاشو گرفته بود و جیغ میزد گفتم چی شده که گفت گربه منو چنگ زده یه کوچولو دستشم زخم شده بود ولی بیشتر ترسیده بود اومد تو بغلم و گفت دیگه گربه هارو دوست ندارم گفتم منکه بتو گفتم نباید به اونها نزدیک بشی ...
نویسنده :
مادر
16:44